سفارش تبلیغ
صبا ویژن
SoSKeSTaNe MaN ♥ღ♫ANDY♫ღ♥

یکشنبه 84/10/25 ::  ساعت 1:37 صبح


می خوام براتون از مهمترین مسئله زندگی براتون بگم!

از شخصی پرسیدند از عاشقی درد بدتری هم هست دیگری جواب داد گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره یکی دیگر جواب داد دستشوییت نگرفته که هر دو رو یادت بره!!!

جا داره من اول تشکر کنم از کسی که این ضرب المثل رو ساخته نه نه نظرم عوض شد از کسی تشکر می کنم که این مکان امن و مفید را برای آسایش انسان ساخت!

اول به توضیحاتی در این رابطه می پردازیم!

تاریخچه!

این مکان نامهای مختلفی از جمله موال مستراح, دست به آب, wc, دستشویی و برخی اسامی دیگه هم داره که چون نام بردن بقیه اش دور از ادبه و ممکنه علی بیاد اینا رو بخونه و من بعدا شرمنده اش بشم از گفتن بقیه خود داری می کنیم . ( هو بچه ! فکر بد نکن! MRعلی استاد زبانمونه! )

یکی از این نامها که مستراح است از استراحت گرفته شده! مستراح یعنی محل استراحت! یعنی جایی که فرد باید اونجا احساس آرامش بکنه ! اما آیا واقعا همین جوره؟ نه بابا . اگه بخواهی خونه ها رو مورد ارزیابی قرار بدی می فهمی که اینجوری نیست . طرف خونه داره 300 متر همه جا وسیع . مجبوره ده تا اتاق تو خونه اش بسازه اما نوبت دستشوییه بیچاره که می شه فسقل جا براش می ذارند . تازه بعضی ها حمام رو هم می ندازن سرش ! یه وان می ذارن کنارش یه دستشویی فرنگی هم یه گوشه اش می چپونند حالا اصلا بلد نیستند ازش استفاده کنند ها . اما خوب خونه اقدس خانوم دستشوییش فرنگیه! ما هم باید داشته باشیم! یه دستشویی ایرانیه کوچولو هم در آخرین زاویه می سازند و با یه پرده پلاستیکی از حمام مثلا جداش می کنند . خودتون بگید مردم چطوری توی این مکان آرامش داشته باشند ؟

حالا تصورش رو بکنید اگه کسی حمام باشه و شما بخواهید از دستشویی استفاده کنید چه اتفاقی می افته! وا مصیبتا! اگه حمام کننده بی جنبه باشه و شما رو راه نده که از دستشویی استفاده کنید مجبورید چه زجری رو تحمل کنید تا طرف با آرامش خاطر خودشو بشوره لیف بزنه یه دست کیسه هم بکشه بعد اگه صلاح دید بیاد بیرون . تا اون موقع احتمالا شما تلف شدین!

اگه هم طرف اهل دل باشه و اجازه بده شما برید داخل و از دستشویی استفاده کنید باز یه مصیبت دیگه! آخه دستشویی وقتی با یه پرده از بقیه آدما جدا بشه چه امنیتی داره؟ آخه دیگه کی می تونه اونجا آرامش داشته باشه؟

خوب این از توی خونه ها!

ا گه یه وقت خدایی نکرده توی مسافرت به دستشویی احتیاج پیدا کنین بد بختین! یا باید بزنین بغل و کنار جاده چیز و اینا ! یا اینکه سعی کنین خودتونو به اولین پمپ بنزین برسونین که احتمال داره یا قبل از رسیدن به اونجا باز تلف شین یا وقتی رسیدین به پمپ بنزین توی دستشوییه اونجا تلف شین! نه اینکه ماشالا مردم ما خیلی فرهیخته اند انقدر اونجا رو کثیف می کنند که آدم حتما سکته رو می زنه!

اینم از پمپ بنزین . اما یه راه دیگه هم دارین! یه راه خیلی خوب! یه رستوران توی جاده تهران - قم هستش (البته رستوران که نه مجموعه سالنهای پذیراییه البته با باشگاه برای برگزاری عروسیها اشتباه گیرین ها ! اصلا خودتون برید ببینید چیه!) به اسم آفتاب مهتاب ( چشمت در آد چمبری! ) یه سری دستشویی داره ماه! انقدر با حالهههه! مستراح برازنده اونجاست! می تونید اگه توی مسافرت به دستشویی احتیاج پیدا کردین از هر تقطه ایران که بودید خودتونو به اونجا برسونید و از دستشوییهای اونجا استفاده کنید . بعدش هم یه غذایی بزنید تو رگ! غذاهاش خیلی خوب و تمیز و خوشمزه است! تازه یه عالمه توریست هم می بینید . البته اگه فصل توریست گذاری باشه!

اینم از تو راه مسافرت!

حالا اگه داخل شهر و توی خیابون به این محل احتیاج پیدا کردین غصه نخورین! دولت جدید این مشکل رو حل کرده! فرت فرت توی میدونهای بزرگ یه دستشویی هایی ساخته از پارک جمشیدیه با صفا تر! بهتون سفارش می کنم اگه یه روز از عمرتون مونده حتما به اوجا سر بزنین حتی برای تماشا! یکیشون توی میدون ونکه!

تشریح دستشوییه میدون ونک!

این محل از یک سالن بزرگ تشکیل شده ( اندازه بعضی از این واحد های آپارتمانی!) وقتی وارد می شی بعد از اینکه خوشحال می شی ام م م بازم خوشحال می شی خوب!

دو ردیف مجموعه دستشویی توی این سالن هست که یک ردیف اون پولیه یه ردیف پولی نیست ! من نمی دونم چرا دو ردیفش کردن خوب مردم که خر مغزشونو گاز نگرفته که! همه از اون پولیه استفاده می کنند که یه سودی هم تو جیب دولت بره ! مگه نه؟ بله ! بله!

وقتی وارد دستشویی اصلیه می شه در خود به خود بسته می شه! عجب جای تمیزیه ! جون غزال راس می گم! شلنگش کشیه! یعنی کله شلنگه فقط بیرونه خودت باید به عقلت برسه که اونو باید بکشی وقتی کارت تموم شد باید ولش کنی !خودش می ره بالا . مثل سیم جارو برقی! فقط باید مواظب باشی به چشم و چارت نخوره! موقع بیرون اومدن از دستشویی آخره تکنولوژی رو می بینی ! من نمی دونم با وجود این همه فرار مغزها باز این تکنولوژی از کجا اومده! وقتی می خواهی بیایی بیرون نمی تونی بیایی ! چون درش که قفل و کلید نداره که بخواهی بیایی بیرون که! یه دست الکترونیکی که لامپ قرمز توشه به دیواره که باید دستتو بگیری جلوی اونجا تا در باز بشه! جلل الخالق!

تازه توی دستشویی دفترچه راهنما از دستشویی هم گذاشتند . علاوه بر اون یه خانومه هم اونجاست که قبل از ورود طریقه استفاده از اونجا رو بهت یاد می ده! کاربرد اون خانومه برای افراد بی سواده جامعه است و ما را به این مسئله متوجه می کنه ( ای ول جمله بندی!) که در دولت جدید به افراد بی سواد هم توجه شده !

جا داره همین جا از این دولت جدید به خاطر مخالفت با اسراییل و موافقت با این امور انسانی کمال تشکر را به جا آوریم همه با هم!

تازه بچه ها می گند اون طرفش که پولیه باید به اندازه ای که پول دادی استفاده کنی مثلا اگه ۲۵ تومن دادی قد ۲۵ تومن باید استفاده کنی بقیه اش می می زنه تو صورتت! اه!

نتیجه اخلاقی :

1- جون عمتون به دستشویی هم احترام بذارین . همونطوری که به سایر قسمتهای خونه و خیابون احترام می ذارین!

2- اگه خواستین به موضوع مهمی فکر کنین موال بهترین جا برای تفکره!

3-حتما یه آفتابه توی دستشویی ها بذارین! قدیمی ها یه چیزی می دونند که این وسیله رو اختراع کرند دیگه! اگه در دستشوییتون خراب بود می تونین آفتابه رو بذارین پشت در!

نتیجه غیر اخلاقی!

به خاطره اینکه احتمال داره MRعلی و مهمتر از اون DaDy مهربونه بیاد اینا رو بخونه از آوردنه نتایج غیر اخلاقی معذوریم . خودتون که ماشالا همه مودبید که ! یه چند تا نتیجه گیری بکنین دیگه!

ضرب المثل علمی !

دستشوییه شهر ما خانه ما!

لطیفه های درشت مرشت!

دو تا کر( منظور اون آدمهاییه که گوششون سنگینه و حرفا رو اشتباهی می شنوند!) داشتند ماهی می گرفتند . اولی به دومی می گه داری ماهی می گیری؟ دومی می گه نه دارم ماهی می گیرم . اولی می گه آهان فکر کردم داری ماهی می گیری!

قلبونت بلم سوسک بندری که انقدر با نمکی!

نکته ۱ -

دوستان می تونند جکهای بی مزه اشون رو به من اس ام اس کنند تا من توی این بخش ازشون استفاده کنم . الان مد شده همه برنامه های تلویزیون این کار رو می کنند . من هم که نباید کم بیارم که!

نکته ۲-

دوس داشتم زیاد بنویسم . اصلا راضی نیستم هر کی اومد اینجا به خاطره اینکه زیادنوشتم نخونه یا اینکه کامنت نذاره ! ایشالا خدا سوسکش کنه ایشالا خدا نون خشکش کنه از پنجره بندازدش بیرون تا زمستون گنگیشکا بیان بخورنش!


 نویسنده: فروهان

نظرات دیگران


جمعه 84/10/23 ::  ساعت 12:33 صبح


The answer to this question depends upon the age of the one who asks it. The modern visual media, like television, have influenced the thinking pattern of our children. So many small boys and girls are tempted to do as television or videos suggest / to have their own special lovers too soon.
Normally boys and girls up to the age of 12 or 13 years want to spend their time with members of their own sex. When they become older they become attracted to members of the opposite sex. Sometimes they "fall in love" with a certain boy or girl. Unfortunately "love" at too young an age is usually not true love and does not last long. After some weeks or months they no longer feel attracted to each other. It is not wrong to get these feelings, but such young children must not make the mistake of thinking that their whole life depends upon it. Sometimes, when such a relationship is broken the disappointed one says: "I cannot live without him/her." This is, of course, not true.
Sometimes this "love" is mere sexual attraction which ends in sin / sexual intercourse outside marriage.
It is good for a boy or girl to learn how to communicate properly with members of the opposite sex. But they should try and not choose a special girl or boy when they are still too young. Some make the mistake of starting a friendship where the boy will say: "I love you ... you are the only one in my life ... I will love you forever ..." Of course in some instances it may work out. But the ultimate outcome of such passionate love is in most cases a broken relationship, or a marriage where both are too young. And most of such marriages are usually unhappy. Research in the field of social science has proved this over and over.
So the answer to the question above is "yes" when the boy and girl have reached maturity. That is about the age of about 23-25 for the young man and 19-20 for the girl. At that age they are more able to disagree without becoming angry, they are less self ish, they are more willing to acknowledge that they have done something wrong to one another, they know more about personal responsibility.


 نویسنده: فروهان

نظرات دیگران


<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ