• وبلاگ : SoSKeSTaNe MaN ♥ღ♫ANDY♫ღ♥
  • يادداشت : پوريا
  • نظرات : 40 خصوصي ، 29 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه قديمي 
    ن داستان رو بر عکس خوندم يعني از اولش اومدم آخرش هيچي نفهميدم فقط مي دونم اين پوريا چپ ميرفت راست ميومد دختر بازي مي کرد بيابون خالي شب تاريک جنگل گرم و نرم و يه دختر عالي اونوقت جوانان غيور ايران توي پارک هم از دست اين مامورها آسايش ندارند .